
هر کس در این شهر بزرگ کافه ی مخصوص خود را دارد، پاتوق خود را، گوشه ی پر از خاطره ی خود را، کنج خلوت امن خود را، لاته، کاپوچینو، یا هات چاکلت با خامه ای که صرفا انگار خوش می آید با مزاج خود را، حتی میز و صندلی و شکر پاش ویژه ی خود را که شاید حاضر نباشد با تمام دنیا عوضشان کند. این خیلی خوب است، خیلی هم طبیعی و زیبا. با داشتن چنین زمینه ای و از بس که این شهر و محتوایش مختلط و چهارده رقم است و سلایق بسیار مختلف و گاهی حتی متضاد طبیعی است که بترسیم از تجربه ی چیز های جدید. طبیعی است که وقتی دوستمان دعوتمان کند به یک جای تازه حتی شده برای لحظه ای دلمان بلرزد و با خود بگوییم بابا حیف پول نیست بریم یه جایی که معلوم نیس خوبه، بده، چیه، بهتر نیست بریم همون جای همیشگی که خیالمون راحته از همه چیش؟ این ها همه خیلی، خیلی طبیعی است. ولی وای که چه کیفی دارد آن زمانی که با وجود این تفکرات آلوده به عادت دل را به دریا می زنی، بی خیالی می کنی، ریسک را به جان می خری، و تصمیم می گیری تجربه ای جدید را زندگی کنی و از قضا نتیجه را نیز بسیار مطلوب و دوست داشتنی می یابی.
لارستان، کمی پایین تر از مطهری، سمت راست، داروگ را خواهی یافت. جایی بسیار کوچک اما زیبا و راحت از همه نظر. بیرون دم در زیر پنجره چندین گلدان چشم های شما را به لذت تماشا می خوانند. داخل که می شوی فضایی بسیار کوچک اما گرم و راحت خواهی یافت. سمت راست تابلوی کوچکی بر دیوار آویزان شده که پر از یادداشت ها، دست نوشته ها، آگهی ها واعلانات، و تصاویری است که کافه نشینان از خود به جای گذاشته اند. درست رو به روی همان دیوار تخته سیاه کوچکی می بینی که میزبانان شما پیشنهاد های خود را با گچ سفید بر آن نگاشته اند. در سمت چپ راه پله ای باریک به عرض تنها یک نفر شما را به بالا هدایت می کند، دو نفر همزمان در کنار هم نمی توانند از پله ها بالا یا پایین بروند اما پشت سر هم چرا. شما می توانید بالا یا پایین بنشینید، در طبقه ی بالا گالری آثار هنری هم بر پا است. ترکیب فضا صمیمانه اما دلچسب است. ویتر شما با دو لیوان آب خنک و منوی بسیار متنوع خدمت شما می رسد، زیر سیگاری هم به شما تعارف خواهد شد که در صورت تمایل در اختیارتان قرار می گیرد. تمامی بخش های منو جذاب و وسوسه انگیز اند. نوشیدنی های سرد، ، نوشیدنی های گرم، دسر ها، دم نوش ها و عرقیات گیاهی، و اسنک ها. ساندویچ نان و پنیر و سوپ هم در زیر اسنک ها اضافه شده اند. اعتراف می کنم که انتخاب سخت بود، ما پس از کلی عوض بدل کردن نهایتا نان پنیر چایی مخصوص، هم چنین موکا و کیک شکلاتی سفارش دادیم. دقت داشته باشید که نان پنیر چایی مخصوص از ساندویچ نان پنیر سواست. مدت زمانی که منتظر سفارشمان بودیم نه خیلی زیاد بود نه کم، که خوب طبیعی است چیز خوب درست کردن زمان می برد. ظروف مورد استفاده تمیز و خوش دست اند و چیدمان خوراکی ها نیز ساده و مطلوب. آن چه که در ازای سفارش نان و پنیر مخصوص دریافت می کنید به این شرح است: چای با رایحه ی دل انگیز هل که در استکان کمر باریک سرو می شود، قطعه ای پنیر، مقداری زیتون، کمی گردو، و خلال های فلقل سبز در یک ظرف و قطعه ای نان جو گرم در کنار آن ها. قهوه بسیار خوش طعم و کیک شکلاتی نیز گرم و لذیذ بود، اما خوب سفارش این کیک به رژیم داران محترم توصیه نمی شود.
3 comments:
تبلیغ کافی شاب از نوع مدرنیسم....جالب بود اگه روزی وقتی پیش بیاد میرم...wink
عکس نون پنیره چقدر هوس انگیزه! دهنم آب افتاد
پانوشت: اون دو جمله آخرتو خیلی باحال نوشتی
من اول پست بالایی رو خوندم و دپرس شدم ولی انگار این "داروگ" بیشتر به مذاق من خوش میاد. به نظرت کافیشاپ (کافه) بدون دود سیگار معنایی داره؟
حالا که این جور شد من هم پاتوقم رو معرفی کنم: کافه گندم/چهار راه ولیعصر/کوچه پشن/روبروی تئاتر شهر.
محیطش دنج و صمیمیایه. نزدیکه پُلیتکنیکه. قیمتهاش معقوله و سیگار کشیدن تا سر حد مرگ آزاد!
البته تو اکثر وقتها لذت کافهنشینی به همصحبتت هم هست.
من از این وبلاگت خیلی خوشم اومد.
مرسی
Post a Comment